سیب - حمید مصدق
تو به من خندیدی
و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سال هاست که در گوش من آرام
آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
میدهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا ؟
خانه ی کوچک ما
سیب نداشت
تهیه شده در:
پژوهشگاه کلام زنده - پژوهشکده شعر و آثار منظوم
معرف: نسترن رضوی
موضوع: معنویت – زمان, اخلاق